تمام کتاب هایی را که دوست دارم
با خودم خواهم برد
قبرم را از عکس کسانی که دوستشان دارم پر خواهم کرد
و خوشحال از اینکه اتاق کوچکی دارم
بی آنکه از آینده وحشتی داشته باشم
دراز می کشم
سیگاری روشن می کنم
و به خاطر همه دخترانی که دوست داشتم در آغوش بگیرم
گریه خواهم کرد
اما درون هر لذت، ترسی بزرگ پنهان شده است
ترس از اینکه صبح زود کسی شانه ات را تکان بدهد و بگوید:
- بلند شو سابیر!
باید برویم سر کار .
میترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم
سایبر هاکا
خواهم ,اتاق ,دوست ,شانه ,تکان ,بدهد ,از مرگ ,بعد از ,خواهم کرد ,که دوست ,کسی شانه
درباره این سایت